Thursday, August 4, 2011

احمد زیدآبادی مردی برای تمام فصول شرافت


شاید بین انسانها،تعریف آزادگی متفاوت باشد.شاید شرافت یک امر نسبی باشد.ممکن هست یک نویسنده مدعی بیطرفی ولی در عین حال اصلاح طلب!!! نظام اسلامی خود را بنامد.امکان دارد روزنامه نگار مستقل و بی طرف تعریف چند بعدی داشته باشد.اینها همه امکان دارد.ممکن هست استقامت و پایداری در زمان زندانی بودن در دست دشمن اشغالگر ، طیفی وسیع را شامل شود. وقتی آن روزنامه نگار بیطرف اصلاح طلب!!! را دیدیم که دو روز بعد از دستگیری، جلوی دوربین و در دادگاه چگونه ابراز ندامت می کرد و "تواب" شده بود ضمن رنجیدن از این عمل ، گفتیم خب هر کس تحمل و آستانه صبری دارد مهم نیست.وقتی آن یکی نویسنده، قلم خود را به سود دشمنان ایران چرخاند با خود فکر کردیم از پشت پرده بی خبریم و شاید اجباری بوده!یا آن یکی که رهبر نظام خون را انسانی متعادل می بیند و" اسب تروا" را برای یاری او به خیابانها رهسپار می کند ، برای ما یک تردید در مورد هر نویسنده مدعی دموکراسی خواهی ،یک زخم احساسی ایجاد کرد.
انسانها در بودنشان گاهی "بودن"را تجربه نمی کنند بلکه به درجه "زنده بودن" تنزل می یابند.گاهی برای "معروفیت" متوسل به ظاهر سازی و دغل کاری عوام پسند می شوند و می خواهند با زدن حرفهای "خوب خوب" که گاها بسیاری مفهوم آن را نمی فهمند بگویند "ما خیلی بزرگیم".و این در تاریخ ادامه دارد...

ولی یک نفر هست که "بودن" را به ما نشان می دهد. یک نفرکه می تواند تجلی و مصداق آزادگی باشد.شرافت در قلمش آنقدر مشهود هست که در رفتار و کردارش موج می زند.نویسنده ای که حقیقتا" بی طرف" هست و روزنامه نگاری مستقل را نشان ما می دهد.کسی که با نوشتن جمله های غامض در مفهوم،سعی در خود نمایی ندارد بلکه می خواهد" نمایی " باشد از آنچه در جامعه رخ می دهد.شخصی که قلمش ساده و بدون اضافه گویی جهت شناساندن یک جامعه به خودش هست نه اینکه خود را به جامعه بشناساند.مردی که سخنی که دلالت بر نا شکیبایی و سرخم کردن وی مقابل دستگیر کنندگانش باشد از زبان وی نشنیدیم تا مصداق "مقاومت و ایستادگی " و " معنی " شکوه یک مبارز حقیقی " و " یک نویسنده و تحلیلگر باشرافت" برای ما تداعی شود.
تصویر وی را در کنار همسر و فرزندانش دیدم و از صمیم قلب تنها به این "شرف اهل قلم " خوش آمد و درود گفتم.
تصویر مردی بعد از دوسال زندان،به جرم داشتن همه صفاتی که در بالا برشمردیم.بعد از دوسال زندان،شکنجه، و آزار ولی سربلند و ایستاده.


"زندگی به اندازه ای زیباست که همه چیز را می توان قربانی آن کرد، مگر شرافت را، که عزیزتر و زیباتر از زندگی است و لایق آنکه زندگی را قربانی آن کرد।این اصل اساسی زندگی من است و هر کس لحظه ای در این باره تردید کند هرگز مرا نشناخته است"
احمد زیدآبادی


کوشان.م

1 comment:

  1. سلام
    اگر امکانش هست یک دعوت نامه سایت بالاترین برای من ارسال کنید ممنون می شم
    bamdad.azad62@gmail.com
    www.facebook.com/bamdad.azad

    ReplyDelete